یکرنگ

بعضـے ها خود را یکـرنگ مے پنــدارند

آرے بہ راسـتے یک رنـگند

اما سـپـــیـــد

کافیســت یکــبار

با منشــورِ گذرِ زمـان دیدشـان

تا فهمــید همہ رنـــگهاےعالم را بلــدند

نقش...

بیا نقش بازی کنیم
من در آغوش تو
طلب بوسه میکنم
توهم
بی هوا
در من هیچ شو
بگذار
یک سکانس
با هم بودن هم
اجرا کرده باشیم


فال حافظ...

فال حافظ زدنت از پی دلتنگی کیست ؟

من که هر لحظه به یاد تو و دلتنگ تو ام

هر ستاره یه نشان از غم و دلتنگی من

آسمان را بفرستم که بدانی همه جا یاد تو ام ؟

همیشه...


همیشه می گفتند ترک عادت موجب مرض است
اما اینبار موجب مرگ میشود ترک عادت

با تو بودن..

خدایا...

خدایا

یا کسی رو بهمون نده

یا اگر میدی دیگه ازمون نگیرش خوب

آخه آدم ها هم هدیه رو پس نمی گیرند تو که خدایی دیگه...

ساعــت عشــق..

شاید این سرگیجه ها از همدلیِ درد دل های ساعت است..
وقتی همیشه دو
غصه
دارد..."تیـــک....تـــ اک..."
شاید از تضاد رنگی قرص های اعصاب است..
یا بد هضمیِ این بُغض ها..
شاید.. نمی دانم..

هرچه هست من سر درد دارم...
یا در سر درد دارم..
خیالم خدا کلاه امروزش را پس و پیش سرم گذاشت...





یه وقــت هـایی هسـت که...

همیشه نه،

ولی گاهی

میان بودن و خواستن

فاصله می افتد ...

وقت هایی هست که،

کسی را با تمام وجود میخواهی

ولی نباید کنارش باشی . . .


s22rjf97zmrxf4mnq2f5.jpg (326×361)

قلــبم

«دوستت دارم»


واژه ی کمی است


برای آنکه بدانی


با قلبم چه کرده ای...


69534449856096678882.jpg (406×600)

چشــم هـای عسـلی...

همه میگویند چشمانش رنگارنگ است


اما من میگویم


چشمانش عسلیست


نه برای رنگش


برای اینکه شیرین ترین لحظاتم


در چشمان او خاطره شده اند . . .


38694091153135928259.jpg

من ندانم که کیم؟! . . .

من ندانم که کیم؟! . . .


من فقط میدانم که تویى . . .

شاه بیت غزل زندگیم !!!


1343847848203935_orig.jpg

عـــادت..

آپلود سنتر قدرتمند |


زمان

هیچوقت دردی را دوا نمیکند !

این

ما هستیم که

با مرور زمان

به درد عادت میکنیم...!!!

دلــم گاهــــی....

دلم کمی مهربانی می خواهد

و گاهی بوسه ای

از آن گاهی هایی که

حادثه ای در لحظه ای ست

و امتدادش آرامشی و لبخندی


kisssss.jpg (402×292)


تمام هستی من ...


مگر یادت میگذارد که آرام باشم؟

مگر خاطره هایت میگذارند که بی تو زندگی کنم؟

محال است بی تو بودن ، خیال است با تو پر کشیدن...

مگر یادت میگذارد که فراموشت کنم

کاش اینجا همان آغاز بود ، کاش هیچ آغازی پایان نداشت

گرمای تنت بر روی تنم نشسته،

جای بوسه هایت بر روی گونه ام مانده

از وقتی رفتی صدها بار توبه کردم ،

اما باز هم هوس آغوش گرمت را کردم

من عاشق، محکوم به تنهایی ام !

مگر عشقت میگذارد که بی خیالت شوم؟

مگر تو میگذاری....

شب شد و اشکهایم بیشتر ، دلم هوای تو را کرده ،

باز هم میگویم با همین چشمهای تر:

برگرد که دلم گرفته ،

کجایی که یک عالمه دلتنگی در قلبم نهفته !

مگر میشود بی نفس زندگی کرد،

ای که تو هستی نفس در سینه ام!

مگر میشود بی عشق زندگی کرد،

ای که تو هستی تمام زندگی ام!

مگر میشود بی یار زندگی کرد؟

ای که تو هستی تمام هستی ام!

مگر میشود بی تو زندگی کرد ؟

نه من حتی نمیتوانم فعل نتوانستن را

در هوای بی تو بودن صرف کنم!

مجرمی نیستم که اسیر تنهایی شوم ،

فراری میشوم ، باز هم در به در این دنیا و یک دیوانه ی زنجیری میشوم ،

تا در این حال و هوای جنونم تو را پیدا کنم....

مگر بی تو بودن میگذارد که خوشحال باشم؟

آب خوشی نیست که بی تو از گلویم پایین رود،

هر چه شود محال است عشق تو از قلبم بیرون رود!

لحظه های دلتنگی...


tk7gau8mvoom1752wpd7.jpg
نمیدانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

مثل آسمانی که امشب میبارد...

و اینک باران ...

بر لبه احساساتم مینشیند

و چشمانم را نوازش میدهد

تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کند ...

درد عشق


72226969417654679036.jpg

گفتمش آغاز درد عشق چیست ؟

گفت آغازش سراسر بندگیست


گفتمش پایان آن را هم بگو


گفت پایانش همه شرمندگیست


گفتمش درمان دردم را بگو


گفت درمانی ندارد بی دواست


گفتمش یک اندکی تسکین آن


گفت تسکینش همه سوز و فناست

وقتی کسی رو دوست دارید...

وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می‌شود.
وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می‌روید احساس غرور می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوری‌اش برایتان سخت و دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شادی‌اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی‌اش برایتان سنگین‌ترین غم دنیا ست.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شیرین‌ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده‎اید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی‌اش دست به هرکاری بزنید.
وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.
وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن‌بست می‌رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می‌رسید.
وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از خواسته‌های خود برای شادی او بگذرید.
وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می‌دهید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد.
وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی‌ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می‌شوند.
وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.
وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه می‌نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می‌شمارید.
وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی‌معناست.
وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست.
وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید.
به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست؟

دوستت دارم...


هرچه باشی خوب یا بد دوستت دارم

غزل آغاز شد شاید بدانی دوستت دارم

که حتی لااقل اینجا بخوانی دوستت دارم

ز دل بر خاستم تا در غزل باران احساسم

نپنداری که من تنها زبانی دوستت دارم

از اوج چشمهایت جرائت پرواز می گیرم

زمینی هستم اما آسمانی دوستت دارم

تو را جان می فشانم اگر هزاران بار جان گیرم

هزاران بار با هر جان فشانی دوستت دارم

قسم بر لحظه اعدام بر رگبار مژگانت

به آن زخمی که بر دل می فشانی دوستت دارم

زدی آتش به جانم با کلامی آتشین اما

بدان من با همه آتش بجانی دوستت دارم

درون آیینه با یک نگاه ساده می فهمی

که تنها آنقدر که دلستانی دوستت دارم

به عاشق ماندن و تنهایی و پژموردگی سوگند

که تو حتی اگر با نمانی دوستت دارم

غزل پایان گرفت و من در اینجاخوب می دانم

بدانی یا ندانی جاودانی دوستت دارم

ماجرای کلاغ عاشق



یه روزی آقـــای کـــلاغ،
یا به قول بعضیا جناب زاغ

رو دوچرخه پا می‌زد،
رد شدش از دم باغ

ادامه مطلب ...

تولدت مبارک بهترینم..

روز تولدت شد و نیستم اما کنار تو

کاشکی می شد که جونمو هدیه بدم برای تو

درسته ما نمیتونیم این روز و پیش هم باشیم

بیا بهش تو رویامون رنگ حقیقت بپاشیم

میخوام برات تو رویاهام جشن تولد بگیرم

از لحظه لحظه های جشن تو خیالم عکس بگیرم

من باشم و تو باشی و فرشته های آسمون

چراغونی جشنمون، ستاره های کهکشون

به جای شمع میخوام برات غمهات و آتیش بزنم

هر چی غم و غصه داری یک شبه آتیش بزنم

تو غمهات و فوت بکنی منم ستاره بیارم

اشک چشاتو پاک کنم نور ستاره بکارم

کهکشونو ستاره هاش دریاو موج و ماهیاش

بیابونا و برکه هاش بارون و قطره قطره هاش

با هفت تا آسمون پر از گلای یاس ومیخک

با ل فرشته ها و عشق و اشتیاق و پولک

عاشقتو یه قلب بی قرار و کوچک

فقط می خوان بهت بگن

.

.

.

تولدت مبارک

وجود زن..

یک پسر کوچک از مادرش پرسید: چرا گریه میکنی؟ مادرش گفت: چون من زن هستم. پسر بچه

گفت: من نمی‌فهمم. مادر گفت: تو هیچ‌گاه نخواهی فهمید. بعدها پسر کوچک از پدرش پرسید که

چرا مادر بی‌دلیل گریه میکنند؟ پدرش تنها توانست به او بگوید: تمام زنان برای «هیچ چیز» گریه

میکنند. پسر کوچک بزرگ شد و به یک مرد تبدیل شد ولی هنوز نمی‌دانست که چرا زنها بی‌دلیل

گریه میکنند.