نوروز۹۰

اولین عید نوروز زندگی مشترک ، کنار سفره ی مشترک ،
در لحظه تحویل سال ،
وقتی پای سفره هفت (یا کمی بیشتر) « سین » مون نشستیم ،
وقتی آینه به ما نگاه میکنه و میخنده ،
وقتی ماهی قرمز در تنگ آب چرخ می زنه و می رقصه ،
وقتی از سبزه بوی زندگی و طراوت به مشام میرسه ،
وقتی سیب سرخ و شیرینی  دهن رو آب میندازه ،
وقتی که چشمها به ساعت خیره میشه تا تیک تاکش رو بهتر بشنوه ،
وقتی ضربان قلب ها با ثانیه ها همراه و هماهنگ میشه ،
وقتی قرآن به دست می گیریم تا به خدا نزدیکتر بشیم ،
دست به دعا بر میداریم ، و از دگرگون کننده قلبها و دیدگان و احوال میخواهیم
تا پیوند دلهایمان را ناگسستنی و همیشگی بدارد ،
و چشمهایمان را روشنایی و بینایی و بصیرت بخشید ،
و روزها و شب هایمان را از عشق و شادمانی و آرامش لبریز کند ،
و احوال و روحیاتمان را به بهترین حال تبدیل گرداند.


آمین.

فالی از حافظ تقدیم به تو که دوستش دارم :

خدا چو صورت ابروی دلـگشای تو بست        گـشاد کار من اَندر کـرشمه های تـو  بـست
مرا و سرو چــمن را به خــاک راه نشاند        زمـانـه تـا قـصب نـرگـس  قـبـای  تـو  بـست
ز کار ما و دل غـنـچـه صـد گـره بـگـشود        نسیم گل چو دل  اندر  پی هوای تـو  بـست
مـرا بـه بـند تـو  دوران چـرخ راضـی کـرد      ولی چه سود که سر رشته در رضای تو بست
چـو نـافـه بر دل مسـکین من گره مفکن       کـه عـهـد بـا سـر زلـف گـره گـشای تـو بست
تو خود وصال دگآر بودی ای نسیم وصال       خـطـا نـگـیـر که دل امـیـد در وفـای تـو  بست
ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت      به خنده گـفت که حافظ برو که پای تـو  بست

منبع:مشق عشق 5

..::مشــــق امروز..::

 

تمام زندگی در حال مشق کردن عشق هستیم. بیچاره کسی که در این مسیر درجا می زند و نام خود را "عاشق" می نهد در کودکی عاشق یک عروسک یا اسباب بازی بوده اید در نوجوانی فلان خواننده یا بازیگر سینما را خیلی دوست داشتید در جوانی به انسان غیرهمجنس متمایل شدید (و بلا نسبت عاشق شدید !) یا .... چرا ترمز کشیده اید ؟ چرا ایستاده اید و اصرار دارید در همین گام بمانید ؟ چشمها را مانند "سهراب" بشویید و به مسیر بنگر که چقدر جاده ی عشق بی انتهاست و آماده شو برای رسیدن به عشقی کامل و برتر ، برای پیوستن به دریا ...